یا مهدی صاحب الزمان

یا مهدی صاحب الزمان

در مورد حضرت مهدی (عج) می باشد
یا مهدی صاحب الزمان

یا مهدی صاحب الزمان

در مورد حضرت مهدی (عج) می باشد

امام علی (ع) در قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

 


می دانید چه زمان انکار حقیقت سخت می شود؟ زمانی که همه آن حقیقت را بشناسند و به آن معترف باشند و خود حقیقت چیزی به بزرگی یک برج باشد؛ بالاخره نمی شود کسی بیاید و بگوید برج نیست! می شود؟ این مثال را برای آن دسته از منکران حق می زنیم که فضل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) را در سوره ی «انسان» انکار می کنند. سوره ای که علّت و سبب نزولش خاندان وحی(علیهم السلام) هستند.

این سوره که با عبارت «هل اتی» آغاز می شود و به همین نام نیز مشهور است بعد از این ماجرا نازل شد:

امام علی بن موسی الرضا(ع) تعریف می کنند که حسنین (علیهما السلام) بیمار شدند. به پیشنهاد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) قرار شد که علی بن ابی طالب(ع)، حضرت زهرا(سلام الله علیها) و فضّه خدمتکار باوفای برترین بانوی اسلام، سه روز روزه نذر کنند.

با این نذر، حسنین(ع) شفا یافتند و بدین ترتیب، هر پنج نفر روزه گرفتند. در همان روز اوّل، حضرت علی(ع) به بازار رفتند و مقداری جو خریدند و حضرت فاطمه(س) پنج قرص نان از آن درست کردند. درست در لحظه ی افطار مسکینى بر در خانه ایستاد و گفت: «سلام بر شما اى خاندان محمد! مسکینى از اولاد مسلمانان هستم، مرا طعام دهید خدا شما را با نعمت‏ هاى بهشتى طعام بدهد.»

با این درخواست، هر پنج نفر، نان های خود را به امّید رحمت خداوند به مسکین بخشیدند و با آب افطار کردند و خوابیدند. روز دوم نیز به همین منوال گذشت و هر پنج نفر نانشان را به یک یتیم بخشیدند و روز سوم به اسیر.

امام رضا(ع) در ادامه ی این ماجرا می فرمایند: «چون روز چهارم شد على و حسن و حسین(ع) مانند لرزیدن جوجه مى ‏لرزیدند و فاطمه و فضه نیز با آنها بودند و از ضعف، توانایى راه رفتن نداشتند. (به هر نحو بود) نزد پیامبر آمدند. پیامبر گفت: «خدایا اینان اهل بیت من هستند و [دارند] از گرسنگى مى ‏میرند. خدایا! به آنان رحم کن و آنان را بیامرز. خدایا اینان اهل بیت من هستند. آنان را حفظ کن و از یاد نبر.»

پس جبرئیل فرود آمد و گفت: «اى محمد خداوند تو را سلام مى ‏رساند و مى ‏گوید: دعاى تو را درباره ی آنان مستجاب کردم و از آنان قدردانى مى ‏کنم و از آنان راضى هستم و بخوان: «إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورا - تا- إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورا.» (1)

پس از این، خداوند به مدّت هفت روز این خانواده را مهمان مائده ی آسمانی کرد. (2)

امّا در این آیات از سوره ی انسان، خداوند، علاوه بر بیان ماجرای این سه روز، پاداش اخروی این حضرات را نقل می کند و می فرماید: «همانا نیکان از جامى نوشند که آمیزه اى از کافور دارد، چشمه ‏اى که بندگان خدا از آن مى‏ نوشند و [به دلخواه خویش‏] جاریش مى‏ کنند. [همان بندگانى که‏] به نذر خود وفا مى ‏کردند، و از روزى که گزندِ آن فراگیرنده است، مى ‏ترسیدند. و به [پاس‏] دوستىِ [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى ‏دادند.

[می گفتند] «ما براى خشنودى خداست که به شما مى ‏خورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمى ‏خواهیم. ما از پروردگارمان از روز سخت، هراسناکیم.»

پس خدا [هم‏] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت. و به [پاس‏] آنکه صبر کردند، بهشت و پرنیان پاداششان داد. در آن [بهشت‏] بر تختها[ى خویش‏] تکیه زنند. در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى.  [...] این [پاداش‏] براى شماست و کوشش شما مقبول افتاده است.» (3)

در روایات آمده است که هنگامی که این آیات نازل شد و پیامبر اکرم(ص) برای حضرت علی(ع) آنها را خواندند، حضرت گریستند و فرمودند: «حمد و سپاس خداى را که این آیات را به ما اختصاص داد و این نعمتها را به ما عنایت فرمود.»(4)

البته این آیات، غیر از آنکه نشان از فضیلت اهل بیت(ع) دارد، مژده ای است به مسکینان، یتیمان و اسیران! مژده ای که خبر از انسانهای نجات بخشی می دهد که به مناسبت عمل نیک آنان، نام سوره «انسان» شد. انسان های کاملی که برای بخشش به دیگران از خود می گذرند. خدایا! براستی الحمد لله!

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّة المعصومین(علیهم السلام).

 

پی نوشت:
1.       حسکانی، عبید الله بن عبد الله، سیماى امام على علیه السلام در قرآن، ترجمه شواهد التنزیل - قم، دارالهدی، چاپ: اول، 1381 ، صص 360-362؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5.
2.       ابن طاووس، على بن موسى، الطرائف / ترجمه داود إلهامى - ایران ؛ قم، نوید اسلام، چاپ: دوم، 1374 ش. ص 260؛ با استفاده از همان.
3.       سوره انسان (هل اتی یا دهر): 5-22.
4.       حسکانی، همان، ص 312.